به‌طور کلی، اعتقاد به ظهور منجی، باوری مشترک میان بسیاری از مردم در جای‌جای جهان است و صرفاً به شیعیان اختصاص ندارد. درطول تاریخ، پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، همواره آمدنِ یک نجات‌بخش را انتظار کشیده‌اند و در حال حاضر نیز این عقیده همچنان درمیان آنان رواج دارد؛ اما درخصوص این مسئله که آن نجات‌بخش، چه کسی است، دیدگاه‌های آنان با یکدیگر تفاوت دارد و هر گروه و فرقه‌ای به‌زعم خود و براساس تعاریفی که در ذهن دارند، در انتظار او به‌سر می‌برند. از طرفی در جهان امروز، مدعیان، فیلسوفان و نظریه‌پردازان دربارۀ جهانی‌شدن رو به فزونی نهاده و به این نتیجه رسیده‌اند که برای جلوگیری از نابودشدن زمین باید یک حکومت واحد جهانی برقرار شود. ازمیان همۀ آن‌ها، شیعیان از ابتدا با اعتقاد به ظهور منجی عالم بشریت و تشکیل حکومت جهانی براساس قسط و عدل ازسوی امام عصر (عج)، درطول قرن‌های متمادی، پرچم‌دار اصلی جهان‌شمولی در عرصه‌های مختلف بوده‌اند.

مهدویت از مهم‌ترین اعتقادات ما شیعیان است و درواقع با توحید پیوند دارد. خداوند متعال که انسان را خلق کرده، عالِم، قدیر و حکیم است و برای آفرینش بندگانش برنامه‌ای داشته که قطعاً بدون وجود امام زمان (عج) به نتیجه نمی‌رسد و بی‌ثمر خواهد بود. اولین قدم در بحث مهدویت، این است که دربارۀ وجود مقدس حضرت مهدی (عج) معرفت پیدا کنیم و به این سؤال‌ها پاسخ دهیم: امام زمان، کیست؟ چه صفات و ویژگی‌هایی دارد؟ بودن و نبودنِ او در نظام عالم، چه اثری دارد؟ در دنیایی که علم با این سرعت پیشرفت می‌کند، چه نیازی به وجود آن حضرت است؟

اگر ما انسان‌ها اعتقاد داشته باشیم وجود و زندگی‌مان محدود به این دنیا نیست و قرار است در عالمی دیگر، حیات خود را ادامه دهیم، این سؤال برایمان مطرح می‌شود که چگونه باید برای سفرکردن به جهانی دیگر آماده شویم. بدین منظور به کسی نیاز داریم که عالِم به تمام عوالمِ وجودی و به‌اصطلاح، بَلَدِراه باشد؛ بنابراین، در هر زمان، محتاج به وجود شخص معصومی هستیم که از هرگونه گناه و خطا مبرّا باشد تا مرجع و پناه مردم شود و او کسی نیست جز امام معصوم (ع) که خداوند متعال او را برای هدایت و راهنمایی بشر برگزیده است.

معرفت به امام زمان (ع)

یکی از مسائل مهم و کلیدی درخصوص مهدویت، معرفت‌یافتن به امام عصر (عج) است. امتحان و تمحیص، یکی از مهم‌ترین و فراگیرترین مسائل دوران غیبت است که از آن درزمرۀ فتنه‌های آخرالزمان یاد می‌شود. عصر غیبت را عصر امتحان‌های سخت معرفی کرده‌اند؛ یعنی دورانی که در آن، دین‌داری و ایمان بسیاری از مردم آسیب می‌بیند. اساساً مهم‌ترین راه برای نجات‌یافتن از این مهلکه آن است که در تدارک، تجهیز، تقویت و رشد معرفت خویش بکوشیم و خود را به سلاح معرفت مجهز کنیم.

امام حسین (ع) فرموده‌اند: «خدای متعال خلق نکرد مردم را مگر اینکه او را بشناسند. وقتی او را بشناسند، عبادتش می‌کنند». در این هنگام، مردی از ایشان پرسید: «پدر و مادرم به فدایتان ای پسر رسول خدا! معرفت‌الله چیست؟». آن حضرت فرمودند: «معرفت مردم هر دوران به امام زمانشان که واجب است او را اطاعت کنند».

معرفت امام، نعمتی الهی محسوب می‌شود و ما شیعیان باید همواره به درگاه پروردگار یکتا تمنا و تضرع کنیم که بر سرمان منت گذارد و به ما توفیق دهد تا امام زمانمان را بهتر بشناسیم و معرفتمان به ایشان افزایش یابد؛ چون این امر ازنوع الهی است و درزمرۀ توفیقات و رزق‌های انسان قرار دارد و خداوند متعال نیز موفِّق و رازق ما انسان‌ها برای دستیابی به این معرفت است؛ بنابراین باید این مسئله را دارای ماهیت الهی بدانیم و توفیق حصول آن را از حق- تعالی- طلب کنیم. امام صادق (ع) دربارۀ این مسئله فرموده‌اند: «پس هرکس امامش را شناخت، همچون کسی است که در خیمۀ [امام] منتظَر قرار دارد».

یکی از راه‌های افزایش‌دادن معرفت به امام مهدی (عج)، کسب معرفت‌های علمی دربارۀ آن حضرت است. بدین منظور می‌توانیم کتاب بخوانیم، به جلسه‌هایی با موضوع مهدویت برویم و برای حجت‌الله تلاش علمی- معرفتی کنیم. دیگر معرفتی که باید در کسب آن، کوشا باشیم، معرفت قلبی است که ارتباط‌یافتن با حضرت قائم، دعاکردن برای ایشان، زیارت‌کردن آن حضرت و پیوند‌دادن زندگی دنیاییِ خویش با وجود مقدس آن امام را شامل می‌شود. درنهایت، مجموع این دو معرفت قلبی و عقلی، آدمی را تجهیز می‌کند تا یک شیعۀ منتظر به‌معنای واقعی کلمه باشد و در فراهم‌آوردن مقدمات ظهور حجت‌الله، به‌میزان وسع خویش بکوشد.

امام حاضرِ غایب

تردیدی وجود ندارد که امام زمان (عج) اکنون در این عالَم، حاضرند؛ هرچند برای ما ظاهر نباشند و نتوانیم با چشم سَر، وجود مبارکشان را ببینیم. ایشان عیاذاًبالله، منفعل نیستند و در این عالم، کارهای فراوان انجام می‌دهند؛ از این روی نباید تصور کرد امام عصر (عج) گوشه‌ای نشسته و زانوی غم در بغل گرفته‌اند یا در بیابان و خیمه‌ای منتظر اذن الهی برای ظهورکردن هستند. ابداً چنین نیست؛ زیرا ایشان حجت و خلیفۀ خداوند متعال در این جهان هستند. این حقیقت را در دعای فرج می‌توان یافت که می‌خوانیم: «اَللّهُمَّ کُن لِوَلیِّکَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً…». در این دعا از خداوند متعال می‌خواهیم در همین لحظه‌ای که درحال خواندن دعا هستیم، دلیل، قائد و عَین آن حضرت باشد و به دیگر سخن، به ایشان در کارهایی که در همین لحظه درحال انجام‌دادن آن‌ها و متصدی‌شان هستند، کمک کند.

امام زمان(عج) در سه دوران، راعیِ رعیّت خدا هستند: نخست، دوران غیبت؛ دوم، دوران ظهور و رجعت؛ سوم، روز قیامت. راعی حقیقی، شخصی است که درطول مسیر زندگیِ رعیّت، رعایت‌کننده و به بیان روشن‌تر، رهبر و راهنمای او باشد. اگر هریک از ما شیعیان، خود را رعیّت حضرت قائم (عج) بدانیم، ایشان را به‌عنوان راعیِ خود بپذیریم، با آن حضرت بیعت کنیم و همواره در تجدید و تکرار این بیعت بکوشیم، امام زندگی دنیوی و اخروی ما و نیز حیاتمان در دوران ظهورشان را به سمت‌و‌سویی هدایت می‌کنند که مصلحتمان درگروِ آن است.

حضرت مهدی(عج)با قدرتی که خدا به ایشان بخشیده است و همچنین توسط کارگزارانی که در این جهان دراختیار دارند، شاهد اعمال تک‌تک مردم هستند. ما انسان‌های عادی، هیچ فهمی از قدرت آن حضرت نداریم؛ زیرا اگر می توانستیم به فهم و درکی کامل از قدرت ایشان دست یابیم، خودمان امام بودیم.

علت غیبت

امام زمان (ع)، خود دربارۀ علت غیبتشان فرموده‌اند: «و اما علت آنچه واقع شد از غیبت، [آن است که] همانا خداوند (عزوجل) می‌فرماید: “ای کسانی که ایمان آوردید! نپرسید دربارۀ چیزهایی که اگر آشکار شود برایتان، شما را اندوهناک می‌کند”». براساس مُفاد کلام آن حضرت، مسائلی همچون علت غیبت ایشان درزمرۀ موضوعاتی قرار دارند که انسان‌های عادی نباید برای یافتن علت آن‌ها بیش‌ازحد تعمق و کنجکاوی کنند؛ زیرا حکمت پروردگار متعال، چنین اقتضا می‌کند که علت و حکمت آن‌ها تا زمانی مشخص، مخفی بماند.

دین جهانی

آنچه به‌عنوان دین جهانی می‌شناسیم، عبارتی بسیار دقیق و درواقع، یک اَبَرمفهوم قرآنی است. در جامعۀ کنونی، بسیاری از مردم به‌دنبال تجارت جهانی، صنعت جهانی و به‌طور کلی، جهانی‌کردن برخی امور هستند؛ اما خداوند متعال دربارۀ هیچ‌کدام از این موارد سخن نگفته و در این حوزه، مشخصاً دین را درنظر داشته است. حال، این سؤال مطرح می‌شود که چه کسی مسئولیت جهانی‌کردن دین را برعهده دارد. در پاسخ می‌توان گفت خالق متعال، خودش مسئولیت این کار مهم را برعهده گرفته و آن را به هیچ‌یک از ما انسان‌ها محول نکرده است. اصولاً کاری مهم و حساس همچون جهانی‌کردنِ دین، هرگز از ما انسان‌ها برنمی‌آید؛ زیرا همۀ ما به ضعف درونی یا بیرونی و یا هردو ضعف با هم مبتلا هستیم و به‌سبب درگیر‌بودنمان با مشکلات درونی و بیرونی، انجام‌دادن این کار از عهدۀ ما خارج است؛ اما پروردگار متعال به‌علت قدیربودن، ضعف درونی ندارد و دچار ضعف بیرونی هم نیست؛ بنابراین، تنها کسی است که شایستگی و توانایی لازم برای جهانی‌کردن دین را دارد و درنتیجه، این کار، مختص ذات یکتای اوست.

عدل مهدوی

جنس عدلی که حضرت ولیِ عصر- أَرواحُنا فِداه- آن را در این عالم تحقق می‌بخشند، اصلاً درحد فهم ما انسان‌ها در دوران قبل‌از ظهور ایشان نیست. اگر اکنون، کسی را عادل بدانیم، یعنی وی ظالم و جاهل نیست؛ اما عدل مهدوی، معنایی بسیار فراتر از این دارد و اساساً جنس و ماهیت آن با عدل امروزی متفاوت است. در یک کلام، چنانچه در دوران غیبت امام عصر (عج) درصدد بحث و گفت‌و‌گو برای دریافتن دقیق عدل آن امام باشیم، به‌قولی آب در هاون کوبیده‌ایم و به نتیجه‌ای نخواهیم رسید؛ زیرا فهمی از عصر ظهور نداریم و برداشتمان از عدل، محدود به موارد و مطالبی است که پیشتر دریافته‌ایم.

معنای انتظار

انتظار یعنی اعتقاد و ایمان داشتن به این اصل که خداوند متعال آیندۀ این عالم را ختم به خیر خواهد کرد و ظهور امام عصر (ع) قطعاً تحقق خواهد یافت؛ بنابراین باید آمادگی لازم برای رسیدن آن روز را به‌دست آوریم. انتظار، مقوله‌ای منفعلانه نیست و یک منتظِر واقعی باید پویا و فعال باشد.

نصرت و یاری ولی خدا

امام صادق (ع) فرموده‌اند: «اگر وجود مقدس امام زمان (ع) را درک می‌کردم، در [تمام] ایام زندگی‌ام به او خدمت می‌کردم». براساس مُفاد این حدیث، نصرت حضرت مهدی (ع) و خدمتگزاری به ایشان مقامی چنان والاست که حتی امام صادق (ع) باوجودِ برخورداربودن از منزلت معنوی و رفیع امامت، آن را آرزو کرده‌اند. حال، ما چگونه می‌توانیم حضرتش را یاری کنیم؟ بدین منظور باید کارهایی به شرح ذیل را انجام دهیم: نخست، آنکه هرکسی و در هر پُست و مقامی هستیم، مسئولیت‌ها و وظایفی را که برعهده داریم، به‌گونه‌ای انجام دهیم که آن حضرت دوست دارند؛ زیرا در انجام‌دادن این کار بین گروه‌ها، قشرها و رده‌های سنّیِ مختلف، هیچ تفاوتی وجود ندارد و هرکدام از ما می‌دانیم چگونه باید وظایف و مسئولیت‌هایمان را انجام دهیم که موردپسند حجت‌الله باشد. دوم، آنکه برنامه‌ریزی‌ای اساسی داشته باشیم تا به خود امام زمان (ع) اشتغال معرفتی پیدا کنیم. بدین منظور می‌توانیم کارهایی مفید و مؤثر انجام دهیم؛ مثلاً دربارۀ حضرت قائم (عج) مطالعه کنیم، به کلاس‌های مذهبی- مهدویتیِ سالم برویم و به‌طور کلی، در انجام‌دادن هر کاری که سبب تقویت معرفتمان می‌شود، کوشا باشیم. سومین کاری که می‌توانیم انجام دهیم، برقرارکردنِ پیوند قلبی با امام زمان (ع) است که دعا‌کردن فراوان برای تعجیل در فرج آن حضرت و خواندن زیارت‌های مرتبط با ایشان را شامل می‌شود.

انس‌یافتن با وجود مقدس امام زمان (عج)

وقتی شخصی مدت‌زمانی را با شخصی دیگر سپری می‌کند، این زمانی که آنان با هم گذرانده‌اند، موجب انس‌یافتنشان با یکدیگر می‌شود؛ مثلاً وقتی در یک سفر با شخصی همراه هستیم و با وی انس می‌گیریم، هنگام اتمام سفر، نوعی پریشانی در ما به‌وجود می‌آید؛ زیرا بین ما با او پیوندی عاطفی شکل گرفته است. حال، اگر کسی مدتی را با امام عصر (ع) سپری کند و زمانی را به زیارت، توسل، تضرع و مناجات با آن حضرت بگذراند، گامی مهم در مسیر انس‌یافتن با ایشان برداشته است.

دیگر عامل ایجاد انس میان افراد، حصول شناخت است؛ مثلاً وقتی فردی را که در محلۀ ما زندگی می‌کند، به‌عنوان شخصی نیک می‌شناسیم و می‌دانیم وی عالِمی جلیل‌القدر و انسانی باتقواست، به‌سبب این شناخت، حسی مثبت به او پیدا می‌کنیم که کم‌کم به انس تبدیل می‌شود. به همین صورت، اگر افراد دربارۀ حضرت ولی عصر (عج)، شناخت پیدا کنند، این شناخت به‌تدریج، موجب ایجاد انس با آن حضرت در وجود آنان خواهد شد. عامل دیگر این است که وقتی فردی کاری برای دیگری و به‌نام او انجام می‌دهد، خود این کار، نقشی اساسی در ایجاد انس میان آنان دارد؛ بنابراین، اگر کسی دائماً برای امام صدقه بدهد یا به‌نام ایشان کاری را انجام دهد، خود این صدقه یا کار موجب می‌شود وی گامی مهم در مسیر انس و ارتباط با حجت‌الله بردارد.

تربیت امام‌محور

یکی از مهم‌ترین کارکردهای مسئلۀ امامت، نقش تربیتیِ آن است و تربیت امام‌محور، مؤثرترین روش تربیتی به‌شمار می‌آید؛ به بیان روشن‌تر، اگر شگرد تربیتی‌ای که یک مربّی درقبال تربیت‌شوندگان و به‌تعبیری «مربا»های خود به‌کار می‌گیرد، ازنوع امام‌محور باشد، قطعاً به نتیجۀ مثبت و عالی می‌رسد؛ آن‌هم شگردی که مبتنی‌بر اعتقاد به امامی باشد که حیّ، حاضر و ناظر است. در این‌گونه تربیت متعالی، منتظِر، منتظَر را ناظر بر زندگی خود می‌داند و مشخصاً به نظارت اطلاقی او بر زندگی و عملکردش معتقد است؛ یعنی باور دارد که هیچ قسمتی از زندگی‌اش، از نظارت حجت خدا که عین‌الله است، پنهان نیست؛ البته این نظارت ازنوع اُبُوَّتی و امامتی است؛ نه به‌شکل پلیسی و تنبیهی. اگر هم در آن، تنبیهی صورت گیرد، آن تنبیه ازنوع پدرانه است؛ نه تنبیهی که پلیس، حاکم و ظالم با هدف‌های خاص خود صورت می‌دهند.

این روش، بهترین شگرد برای تربیت‌کردن شخص است و به‌کارگیری آن در سراسر وجود و زندگی انسان، اثرهای مثبت فراوان و چشمگیر دارد؛ زیرا در این شیوه، آدمی همواره خود را تحت نظارت عین‌الله می‌داند و بنابراین، در اعمال، رفتارها و سخنانش کاملاً مراقب است تا هیچ‌گونه خطایی مرتکب نشود؛ درمقابل، اگر اعتقاد داشته باشیم نظارت حجت‌الله، تمام ابعاد زندگی ما را دربر می‌گیرد، روح تربیتیِ این اعتقاد در تمام وجودمان مشهود خواهد بود؛ بدین ترتیب، دیگر خلوت و جَلوَت برایمان تفاوتی ندارد و این باور سازنده به ناظربودنِ حضرت قائم (عج)، در تمام نیات، تصورها، تخیل، تفکر، توهم، و امور واقعی و رفتاری- عملیِ ما آشکارا نمود خواهد یافت.

تعجیل در فرج

اهل‌بیت (ع) به ما فرموده‌اند: «أَکثِروا الدُّعاءَ بِتَعجیلِ الفَرَجِ»؛ یعنی: «برای تعجیل فرج، بسیار دعا کنید»؛ بنابراین، وظیفۀ ما شیعیان این است که از فرمان آن بزرگواران اطاعت و برای تعجیل فرج، بسیار دعا کنیم؛ اما در اینجا نکته‌ای بدین شرح مطرح می‌شود که از طرفی امام صادق (ع) درضمن حدیثی فرموده‌اند: «هَلَکَ المُستَعجِلونَ»؛ یعنی: «شتابندگان [درخصوص ظهور امام زمان] هلاک می‌شوند». شایان ذکر است که در این حدیث، منظور آن نیست که مطلقاً برای تعجیل در ظهور حضرت دعا نکنیم و این رویداد ارزشمند را از خدا نخواهیم؛ بلکه مقصود واقعی آن را می‌توان در دعای افتتاح یافت که در آن به درگاه پروردگار عرض می‌کنیم: «و مرا صبور گردان بر آن تا دوست نداشته باشم شتاب‌کردن را در آنچه تو به تأخیر انداختی و نه تأخیر را در آنچه تو مُعَجَّل کردی». درواقع، هم باید برای تعجیل در فرج، بسیار دعا کنیم و هم مراقب باشیم که درزمرۀ مستعجلون قرار نگیریم تا نابود و هلاک نشویم.