خانواده، نهاد بنیادین در جامعۀ انسانی است و در آن، مادر، نقش و جایگاهی بسیار مهم دارد. مادری بهمعنای فرزندآوری و مراقبت از فرزندان و همچنین برآوردن نیازهای مادّی و معنوی آنان و فراهمکردن بستر مناسب برای رشد و پرورش صحیح آنهاست. ایفاکردن این وظیفه بهصورت مسئولانه، در تربیت نسل و درنتیجه، سلامت جامعۀ انسانی، نقش اساسی دارد.
مادر بهعنوان مهمترین فرد دارای نقش در رشد و پرورش فرزندان، وظایفی حیاتی و کلیدی را در این حوزه، عهدهدار است؛ بنابراین باید با علم و آگاهی کافی در مسیر مادریکردن قدم بردارد و قبلاز هر چیز، از وظایف مادرانهاش آگاه باشد.
ما آنگونه که میاندیشیم، زندگی میکنیم و درپی تغییرکردن فکرمان، زندگی ما هم تغییر میکند؛ بنابراین، مهم است که تفکر مادر دربارۀ این مسئله که مادر کیست و مادری چیست، چه باشد. درواقع، نمرهای که مادر به خودش در انجامدادن وظایف مادرانه میدهد، متناسب با فهم و شناخت او از این وظایف است. وقتی مبنای یک بانو در مادریکردن و فرزندپروری تغییر کند، شیوۀ مادریکردن او نیز تغییر خواهد کرد. با توجه به اینکه بهترین روش برای تخریب یک سیستم، تخریب مبانی آن است، بسیار مهم است که مبنای یک مادر برای مادریکردن، چه باشد.
امیرالمؤمنین (ع) دربارۀ اهمیت مسئلۀ شناخت فرمودهاند: «هیچ حرکت و فعالیتی نیست؛ مگر آنکه تو در انجامدادن آن به علم و معرفت نیاز داری». براساس مُفاد این حدیث، انسان باید در همۀ رفتارها و حرکاتش با بصیرت و آگاهی عمل کند؛ وگرنه در رسیدن به هدفهای دنیوی و اخرویاش با ناکامی و شکست مواجه خواهد شد. هر فردی که شیوۀ درست مادری را بداند، در مادریکردن به مقصود و هدف خود میرسد.
مادر درقبال فرزند و تربیت او ضامن است؛ از این روی، در وهلۀ نخست باید مراقب خود باشد تا بتواند وظایف مادرانهاش را بهخوبی انجام دهد. وقتی بهعنوان یک بانو، مسئولیت مادری را انتخاب کردیم، ضامن و ملزم به انجامدادن این کار بهنحو احسن هستیم و باید وظایف خود را درست انجام دهیم. این وظایف به دو دسته تقسیم میشوند: یکی وظایف قلبی و دیگری وظایف عملی. اگر مادری وظایف عملیاش را دربرابر فرزندان خود انجام دهد؛ ولی در بهجایآوردن وظایف قلبی خویش کوتاهی کند، این کوتاهی وی بر فرزندانش اثر منفی میگذارد. خداوند متعال فرزند را بهمنزلۀ امانتی به مادر سپرده است؛ از این روی، مادر باید به رشد جسمی، روحی و اخلاقی و نیز فطرت پاک فرزندش توجه کند تا این امانت را صحیح و سالم به خدا برگرداند. بهمحض آنکه مسئولیتی را میپذیریم، بر آن، مالکیت پیدا میکنیم. حال میتوان گفت فرزند ما نیز مِلک ماست؛ اما ملکی که امانت است و روزی باید آن را به صاحبش، یعنی خداوند متعال تحویل دهیم؛ بنابراین، در حفظ و نگهداری این امانت باید طوری عمل کنیم که در محضر پروردگار یکتا روسفید و سربلند باشیم.
یکی از وظایف قلبی مادر، باورمندی به مادربودن خود است. مادر باورمند، بانویی است که با خرسندی و شکرگزاری به درگاه خالق متعال، مسئولیت مادری را میپذیرد، تکالیفش را میداند و به آنها عمل میکند و از انجامدادن آن تکالیف رضایت کامل دارد.
دیگر وظیفۀ مهم مادر، بلنداندیشی است. اگر مادر فقط به این مسئله فکر کند که فرزندش چه بخورد که گرسنه نماند و چه بپوشد که سرما نخورَد؛ اما به خُلق و عزتنفس او توجهی نکند، بلنداندیش نیست. مادر باید برای بهجایآوردن وظایف مادرانهاش بلندهمت باشد و تکالیف و مسئولیتهایی را که خدا برایش تعیین کرده است، بهنحو احسن انجام دهد.
مادر باید مهارتها و روش درست مادریکردن برای فرزندانش را بداند و اهل آگاهی، فهم و خِرَد باشد. پیامبر اکرم[ فرمودهاند: «یک ساعت تفکر، برتر از یکسال عبادتکردن است»؛ اما چه تفکری؟ درواقع، درحوزۀ وظایف مادری، تفکری ارزشمند است که به افزایشیافتن آگاهی مادر درخصوص وظایفش کمک کند.
دیگر مسئلۀ مهم در تربیت فرزندان، این است که مادر برای فرزندانش وقت بگذارد؛ البته این وقتگذاری باید ازنوع زنده و صحیح باشد. درنتیجۀ حضور درست مادر، بخشی مهم از کار تربیت فرزندان بهخوبی انجام میشود. در این حوزه، چند شاخص وجود دارد: اولین شاخص، آن است که خودِ مادر باید این وقت را به فرزندانش اختصاص دهد و دومین شاخص، وقتگذاری زنده برای تربیت فرزندان است. بانویی که با عشق مادری میکند و از مادریکردنش لذت میبَرَد، این وقتگذاری زنده را بهصورت صحیح انجام داده است. با توجه به اینکه نام «حوا» که مادر همۀ ما انسانها محسوب میشود، از ریشۀ «حَیّ» است، میتوان اینگونه تعبیر کرد که بانوی دارای جایگاه مادر باید چنین شخصیت زندهای در خانه داشته باشد. سومین شاخص وقتگذاری مادر برای فرزندانش اهمیتشناسبودنِ اوست. در توضیح این مطلب میتوان گفت یکی از تعبیرهای رایج و پرکاربرد درحوزۀ دینداری، «امور ما یعنی»، درمقابل «امور ما لایعنی» است؛ بدان معنا که در زندگی هر شخص و در اینجا مشخصاً مادر، دایرهای وجود دارد که امور دارای ارتباط با آن مادر را شامل میشود و جزء وظایف اوست.
شارع مقدس به ما دستور داده است که در زندگی فقط به «امور ما یعنی» بپردازیم. در اینجا مادر باید از خود بپرسد دایرهای که خداوند متعال دربارۀ آن از او سؤال میکند، چه اموری را دربر میگیرد و کدام امور، خارج از آن قرار دارند. براساس پاسخ این سؤال مهم، کاری که مادر انجام میدهد، باید در محدودۀ وظایفش باشد؛ مثلاً در حال حاضر، مادران مجازی، یعنی بانوانی که بهجای وقتگذاری زنده و درست برای فرزندانشان، بیشتر وقت خود را در فضای مجازی میگذرانند، در اموری سرک میکشند که جزء حوزۀ «ما یعنی» آنها نیست. رسول خدا[ دربارۀ این مسئله فرمودهاند: «ارزشمندترین مردم کسی است که آنچه را به او مربوط نیست، رها کند».
زمان یک مادر درطول شبانهروز را به چهار بخش میتوان تقسیم کرد: او باید بیست درصد از وقت خود را برای همسرش صرف کند، بیست درصد را به خودش اختصاص دهد، ده درصد را برای دیگر امور درنظر گیرد و پنجاه درصد از زمانش را با فرزندان خود بگذراند. هیچکدام از این بخشها نباید از حدومرز تعیینشده برای آنها خارج شوند و درعین حال، همۀ آنها حائز اهمیت هستند.
کیفیت انجامدادن وظایف همسری با کیفیت انجامدادن وظایف مادری رابطۀ مستقیم دارد؛ از این روی، مادری که وظایف خود دربرابر همسرش را به بهترین شکل ممکن انجام دهد، در بهجایآوردن وظایف مادرانهاش هم عالی خواهد بود.
مادر برای مراقبت درست از فرزندانش و پرورشدادن صحیح آنها باید به هرسه مقولۀ جسم، روح و روانشان توجه کند. او درطول مسیر مادریاش باید از وظایف خویش در این سه حوزه، آگاه باشد و بهدرستی برای پرورشدادن فرزندانش وقت بگذارد.
ازنظر جسمانی، تغذیۀ جسم در تغذیۀ روح و روان، نقشی مهم دارد و اگر جسم انسان بهدرستی رشد نکند، روح و روان او هم تحت تأثیر این رشد نامناسب قرار میگیرد؛ به همین سبب، توجه به نیازهای جسمانی کودک، دارای اهمیت فراوان است. یک بانو بهمحض شروع دوران بارداریاش باید برای تغذیۀ خودش که بهصورت غیرمستقیم بر تغذیۀ جنین او اثر میگذارد، کاملاً برنامهریزی و تدبیر داشته باشد.
از دیگر وظایف مهم و اساسی مادر، تلاش برای تربیت روانی فرزندان است. اگر مادر این وظیفۀ حیاتی را درست انجام ندهد، فرزندانش آسیب میبینند. هیچ کسی نمیتواند جای مادر را در انجامدادن تربیت روانی فرزندانش بگیرد.
خاطرنشان میشود که مادر، موجودی ارزشمند و عزیز است که با دست تدبیر و محبت، مجموعۀ برنامههای مادری را پیش میبَرَد. مادر عاقل، بانویی است که درصورت ابتلا به اختلالات روانی میکوشد آنها را درمان کند؛ همچنین از طرف دیگر، ویژگیهای روانی مثبت خود را رشد میدهد و تقویت میکند تا بتواند فرزندانی دارای سلامت روانی را پرورش دهد و تربیت کند.
مادر تا وقتی زنده است، بهلحاظ جسمانی، روانی و قدرتی، وظیفۀ مادریکردن برای فرزندانش را برعهده دارد؛ اما در دورههای مختلف زندگی فرزندان، این وظایف، متفاوت هستند. درواقع، مادر باید از مسیر رشد فرزندانش آگاهی داشته باشد و به عبارت دیگر بداند نقش او بهعنوان مادر، چیست، چطور باید در این مسیر پرفرازونشیب پیش برود و چگونه نقشش را بهنحو احسن ایفا کند. امام صادق (ع) فرمودهاند: «کسی که بدون بصیرت کار کند، مانند شخصی است که در غیر راه واقعی گام بردارد. او هرچه تندتر میرود، از مقصدش دورتر میافتد»؛ پس بسیار ضروری است که هر انسانی و در اینجا مشخصاً مادر با دانایی و آگاهی کافی در مسیر تعیینشده برایش حرکت کند و همواره درحال یادگیری، مطالعه، تحقیق و نیز راهنماییگرفتن از متخصصان باشد تا نقش مادرانۀ خود را بهدرستی ایفا کند.
یکی از نکتههای کلیدی دربارۀ تربیت فرزندان را در کلام مولا علی (ع) مییابیم که والدین را به مبادرتکردن در پرورش فرزندان سفارش کردهاند. این مبادرتکردن، نیازمند صرف زمان، برخورداری از فهم و آگاهی کافی، و عملکردن به وظایف خویش به بهترین شکل ممکن است. در مبادرت باید استمرار داشت و به بیان روشنتر، مادر زمانی در فرزندپروری مبادرت میکند که در شعارهای مادرانهاش استمرار داشته باشد.
در پایان، این کلام امیرالمؤمنین (ع) را ذکر میکنیم که فرمودهاند: «قلب نوجوان مانند یک زمین خالی است. هرچه در آن افکنده شود، آن را میپذیرد»؛ پس بسیار مهم است که در این زمین، چه بذری میکاریم و چگونه آن را آبیاری میکنیم؛ چون در سالهای بعد، حاصل آن را خواهیم دید.